ملیکا ( 87/5/17 ساعت 9:5 ع )
در بحث مدعیان. دشمنان به خصوص یهودی ها برنامه ریزی های مختلفی می کنند و به دنبال این هستند که در ایران مدعیان دروغین بتراشند. آنها می کوشند از افراد نفوذ پذیر موجود در ایران سوئ استفاده کنند و انگیزه ی افراد را به حرکت در آوردند به همین دلیل به تشویق آنها می پردازند و در چند سال اخیر تعداد مدعیانی که آنها در ایران به حرکت در آورده اند بسیار زیاد شده است.
شخصی در جنوب ادعا می کند که با امام زمان ارتباط دارد و در مجالس خود با مریدانش احکام غیر شرعی صادر می کند و مریدانش را مجبور می کند تا در همان جا این کار را انجام دهند تا برای این رفتار را به یک رفتار طبیعی تبدیل شود و در انجام آن تعلل نکنند.
اما اتفاق بعدی بین وبلاگ نویسان بوده است که فردی در اعتکاف خود را سوشیانس معرفی می کند و می گوید: بعد از ماه رمضان ظهور خواهد کرد. نمونه ی بعدی فردی مکانیک است که ادعا می کند بعد از 11 سال به مقام مهدی صغیر رسیده است و مهدی کبیر ظهور نخواهد کرد و دستورات دینی خود را از ائمه گرفته است و ادعا می کند که با 3 نفر از ائمه ارتباط مستقیم دارد و می گوید: 1ماه است که در این زمینه فعال شده ام و دستوراتی که ائمه به من می گویند اجرا می کنم و خود را جزئ 30ام قرآن می داند.
ادعاهای افراد از 5-70 ساله می باشد بسیاری از افراد که این ادعاها را می کنند خود مشکل روحی و روانی دارند. فرقه های مختلفی هستند که ذهنیت آنها را خراب می کنند و اعتقادات دینی آنها مثل نماز خواندن و روزه گرفتن را ضعیف و به اعتقادات دروغین تبدیل می کند که بدون شک این فرقه متعلق به صهیونیست می باشد.
افرادی که ادعای امام زمان بودن و یا ادعاهای دیگر می کنند شاید سواد کمی داشته باشند اما مریدان آنها انسانهای باسوادی هستند.
=============================================================
ملیکا ( 87/5/17 ساعت 2:33 ع )
=============================================================
ملیکا ( 87/5/11 ساعت 6:49 ع )
روایت است از حکیمه بنت محمّد بن الرّضاعلیهم السّلام که گفت: ابومحمّد عسکرىعلیه السّلام در شب نیمه ى شعبان کس به من فرستاد که اى عمّه، امشب نزد من روزه گشاى که خداى تعالى تو را شاد گرداند به ولىّ خود و حجّت خود بر خلقش و خلیفه ى من بعد از من. حکیمه گفت: مرا از آن، شادىِ عظیم دست داد. پیش وى شدم و او در صحن سراى نشسته بود و کنیزکان وى در گرد. گفتم: فداى تو باد جان ما، خلف از که خواهد بود؟ گفت: از نرجس. من برجستم و نزد نرجس شدم و وى را دیدم، هیچ اثر حمل بر وى نبود. پس نزد ابىمحمّد شدم و گفتم: هیچ اثر حمل بر وى ظاهر نیست... آنگه گفت: چون وقت فجر شود، ولادت خلف ظاهر شود. اى عمّه، خلف مثل موسى است که مادر موسى به وى حامله بود و ازو اثر حمل ظاهر نبود و هیچکس آن سِرّ را ندانست تا وقت ولادتش.
پس من نزد نرجس شدم و وى را بدان خبر دادم و از حالش پرسیدم. گفت: یا مولاتى! من اثر حمل در خود نمىبینم. حکیمه گفت: همه شب نزد نرجس مىبودم و گوش مىدادم و منتظر تا نزدیک طلوع فجر. پس به خاطرم گذشت که صبح نزدیک شد و هیچ اثر ظاهر نیست. فى الحال ابومحمّد عسکرى آواز داد که یا عمّه! شک مکن که ولادت نزدیک شد. من خجل شدم.
ناگاه نرجس از میان خانه برجست ترسان و لرزان. من وى را در بغل گرفتم. ابومحمّدعلیه السّلام آواز داد که یا عمّه! (اِنّا اَنْزَلْناهُ) برخوان. من، (اِنّا اَنْزَلْناهُ)، خواندن گرفتم. کودک نیز در شکم مىخواند چنان که من مىخواندم. ناگاه کودک بر من سلام کرد. من بترسیدم و متعجّب گشتم. ابومحمّدعلیه السّلام آواز داد که اى عمّه! تعجّب مکن از امر حق تعالى که خداى تعالى ما را در کودکى به سخن آورد و در حال بزرگى ما را حجّت گرداند. در این بودیم که نرجس را از نظر من غایب کردند و وى را نمىدیدم چنان که گفتى میان من و میان وى حجابى کردند. پس من نزد ابىمحمّدعلیه السّلام دویدم و فریاد برداشتم از این حالت.
فرمود: اى عمّه! مترس و بازگرد که حجاب زایل شود و تو او را فىالحال ببینى. پس به جاى خود شدم. نرجس را دیدم که اثر نور عظیم بر وى ظاهر شده و کودک را دیدم به سجود افتاده، زانوها به زمین و انگشت سبّابه برداشته، مىگفت:
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللَّهُ وَاَنَّ جَدّى مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَاَنَّ اَبى عَلِیّاً وَلِىُّ اللَّهِ.
آن گاه یک یک امام را یاد مىکرد تا به خود رسید، گفت: خدایا! وعدهاى که مرا کردهاى روا کن و کار مرا تمام کن و قدم مرا ثابت دار و زمین را پر قسط و عدل گردان!
پس ابومحمّد عسکرىعلیه السّلام آواز داد که یا عمّه! او را نزد من آر! من او را برداشتم و نزد وى بردم. بر پدر خود سلام کرد. ابومحمّدعلیه السّلام وى را از من فرا گرفت و مرغان سبز دیدم که بر سر وى پرواز مىکردند. من از آن پرسیدم. ابومحمّد گفت: فرشتگاناند و اشارت به یکى از ایشان کرد که بزرگتر بود و گفت: این جبرئیل است. پس ابومحمّد، خلف را به جبرئیل سفارش فرمود. آن گاه زبان در دهن مبارک خلف کرد و خلف، زبان مبارک پدر بزرگوار خود بسیار مکید. آنگه پدر، پسر را گفت:
اُنْطُقْ بِاِذْنِ اللَّهِ تَعالى
سخن گو به فرمان خداى تعالى.
گفت:
(اَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ! بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَنُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَنُ’مَکِّنَ لَ’هُمْ فِى الْأَرْضِ وَنُرِىَ فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ماکانُوا یَحْذَرُونَ).
بارى و این چنین بود که حضرت بقیّة اللَّه الأعظم - آن میراث دار سلسله ى انبیا و مشعل هدایت و عصاره ى نبوّت و خلاصه ى امامت - پاى بر این کره ى خاکى نهاد.
=============================================================
ملیکا ( 87/5/11 ساعت 6:32 ع )
رجـعـت یـکى از مسائل پیچیده مربوط به دوران ظهور حضرت مهدى (عج ) است ,بر اساس این عـقـیـده گروهى از مومنین به این جهان بازمى گردند تا ظهور دولت حق را مشاهده کنند و از شـکـوفـایـى آن لذت ببرند, و نیز گروهى از منافقین بازگردانده مى شوند تا کیفر دنیوى اعمال ناشایست خویش را بچشند.
رجعت یکى از عقاید ویژه مذهب تشیع است که از دیرباز, شیعه امامیه بر آن بوده اند و بدان معروف گـشـتـه انـد و بـه واسطه اعتقاد به آن مورد طعن دشمنان قرارگرفته اند, بحثها و گفتگوهاى فراوانى در این باره میان بزرگان شیعه و مخالفین آنهارخ داده که تاریخ آن را ثبت و ضبط نموده است . در این زمینه روایات بسیارى از خاندان نبوت به دست ما رسیده است .
طبق گفته علامه مجلسى نـزدیـک بـه دویـسـت روایـت در این باب وجود دارد, وى بیشتر آنها رادر کتاب بحارالانوار باب رجعت گرد آورده است . در قرآن مواردى وجود دارد که امکان رجعت را در این امت به ثبوت مى رساند.
براساس قرآن کریم گروههایى با افرادى پس از مرگ زنده شده و تا مدتى به حیات مجدد خود ادامه داده اند.
البته اغلب این شواهد صرفا امکان قضیه را مى رساند, ولى دو مورد در قرآن کریم صراحتارجعت اشاره دارد: در سوره نمل مى خوانیم : ویوم نحشر من کل امه فوجا ممن یکذب بیاتنا (النمل , 27 : 83).
روزى خواهد آمد که از هر گروهى دسته اى را برمى انگیزیم , از کسانى که آیات ما رامورد تکذیب قرار مى دهند.
ایـن آیه صراحت دارد که دسته هایى از ستمکاران برانگیخته مى شوند, نه همه آنها,و منظور از آن برانگیخته شدن در روز قیامت نیست , چون حشر قیامت , رستاخیزى همگانى است : وحشرناهم فلم نغادر منهم احدا (الکهف , 18 : 47) آنها را برانگیختیم , هیچ کس را فروگذار ننمودیم و نیز در قرآن کریم آمده است : وکل اتوه داخرین همه نزد او آیند, در حالى که خوار و زبونند.
و همچنین آیه ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین دلالت بر رجعت دارد, زیرا از دومرگ و دو زنده شدن خبر مى دهد, میراندن نخست , پس از حیات نخست , ومیراندن دوم , پس از حیات در رجعت .
=============================================================
ملیکا ( 87/5/6 ساعت 5:34 ع )
برخی تصور میکنند که دعا برای تعجیل فرج ابتدا نیازمند تزکیه ی نفس و کسب ظرفیت برای دعاست .این اشتباه بزرگی است و چه بسا از القاعات و دسیسه های شیطان .شاید تا کسب ظرفیت مورد ادعا.فرصت و موقعیت از دست برود و ظرفیتی هم کسب نشود به علاوه دعا خود ابزاری موثر برای یافتن ظرفیت و تطهیر نفس و تزکیه است.مگر اهل بیت ( علیهم السلام) مصداق ایه ی تطهیر نیستند?چه راهی برای تطهیر باطن و تزکیه ی نفس مطمین تر از اتصال به ان خاندان پاک??
شیطان پس از رانده شدن از درگاه الوهیت. از خداود خواست تا در عوض عبادت های چند ساله اش به او تا پایان دنیا فرصت داده شود: (شیطان از خدا در خواست کرد:پروردگارا پس مرا تا روزیکه خلق مبعوث میشوند مهلت ده. خداوند(خطاب به شیطان) فرمود:تو تا وقت معین از مهلت داده شدگانی)
امام باقر( علیه السلام )می فرمایند:منظور از وقت معلوم در ایه ی شریفه روز قیام امام زمان (علیه السلام )است.
پس شیطان میکوشد برای طولانی بودن عمر خود زمان ظهور را دور کند پس بیاییم با غلبه بر نقشه های شوم شیطان و با یاری خداوند زمان ظهور را نزدیکتر کنیم.
یا مهدی
=============================================================
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
=============================================================